۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

ترکیه اسلامی با نای و نوای لائیک

قند شکستن های آقای اردوغان برای کدام عروسی است؟

ادیان خاورمیانه از زمان ظهور خود تا به امروز مشکل ساز بوده اند. نه تنها برای جامعه بشریت و پیروان خود بلکه برای یکدیگر هم تا توانسته اند مشکل آفرین بوده اند. بنیاد جهان بینی این ادیان دارای مشترکات فراوانی است اما در طول نزدیک به چهار هزار سال تاریخ سه دین بزرگ خاورمیانه، بشر شاهد اندک تفاهمی مابین آنها نبوده است و بلکه ستیز و جنگ سیرت این ادیان را نماینده گشته است.

دین یهود که با همه کبکبه خود نمی تواند برگی از تاریخ مکتوب مصر باستان را بعنوان شاهدی برای نقطه عطف تولدش ارائه نماید، محکم ایستاده است و ادعای آن دارد که ناجی بزرگ آخرالزمان همانا از سوی یهود خواهد بود. یهودیان گرویدن به ادیان پس از خود را کاملا مردود میدانند. بسیار به سختی میتوان یهودی یافت که مسیحی و یا مسلمان شده باشد. مسیحیان نیز با فاصله کهکشانی از دعوت های عشق آگین و صلح جویانه پیامبر شان سالها در اروپا لذت مسیحی بودن را به بشریت آموزاندند. در عمل سوزاندند. از اسلام نیز اجازه بدهید ننویسم. حال اگر پای سفره ی دل پیروان این سه دین بنیشینیم، چه ظلم ها و نا راویی های که از پیروان دو دین دیگر ندیده اند. کوتاه بگوییم، ادیان خاورمیانه که سخت جان و خودگرا باقی مانده اند، مکتب هایی هستند که در تعریف هویت پیروان خود از هیچ دست آویز اجتماعی، سیاسی و منطقه ای چشم نمی پوشند. این سه دین که مدعی تعریف ناشناخته بزرگ، خالق، هستند پس از مدت زمان اندکی از فوت پیامبرانشان به جنگ و ستیز با هر آن چه در مقابلشان بایستد و گردن ننهد مشغول بوده اند.

درد این دشمنی بیخردانه و کور را اما كشور ما در طول سی سال گذشته بسیار کشیده است . دشمنی یهودیان و مسلمانان . مـی نویسم یهودیان و مسلمانان، چرا که آنچه با اسم دعوای اسراییل و فلسطینی آرایش و بزک شده و بر سر هر گذر فکری این دو قوم عشوه فروخته است، فرزند دشمنی بین این دو دین است و هر توجیه و تفسیر دیگری برای این دشمنی گزافی بیش نیست. پیامبر اسلام بنیان دشمنی با یهودیان را پایه ریخت. مردان یک قبیله یهودی را گردن زدن آنهم در برابر چشــم زنان و فرزندانشان و بدون هیچ دلیلی وتوجیه شناخته شده ای و بخشودن قبیله یهودی دیگر،( که احتمالا تا آخر عمر تیزه شمشیر را در روی پوست گردنشان احساس میکردند ) نشان از نگرش پیامبر اسلام به جایگاه اجتماعی یهودیان دارد. ‌‌‌همین پیامبر اما شهر مکه و ابوسفیان را یکپارچه مورد بخشش قرار میدهد. ریشه های یهود ستیزی از دیر باز در اسلام جای گرفته است. اما برویم سراغ آقای اردوغان و آقای گول.

این دو که با کراوات و ریش تراشیده و همسر محجبه هفت قلم آرایش کرده شان در مقابل دوربین ها ظاهر میشوند در بنیان فکری و انتهای آرزوهایشان، امید دارند که كشورشان اسلامی شود. این استراتژی کسب قدرت در ترکیه بین اسلام گراها قدیمی و جا یافته است. از روی دیگر ایندسته سیاستمداران ترک با ناسیونالیست های ترک آرزوی ترکیه بزرگ را همیشه در سر میپرورانند. شاید بتوان گفت این آرزو در ترکیه همگانی است. آقای اردوغان در کنار آزادی هایی که در ترکیه از جمله برای اقلیت ها قائل گشت، نشان داد قصد دارد اتحاد درونی ترکیه را ارجح بر تشتت های دینی و قومی قرار دهد. از آنسو سیاست هم نوایی با اتحاد اروپا نحیف تر گشت و ترکیه تمایل به مستقل بودن را نیز به میدان كشاند. حال که آقای اردوغان در اجرای سیاست هایش موفق مینماید، یکباره دو سیاست هم جنس اما متضاد با رفتار سیاسی یک دولتمرد مدبر را در پیش میگیرد. اول سر ناسازگاری و حرف های درشت با اسراییل را تیتر خبرهای کشورش میگرداند. و در قدم بعدی به پشتیبانی از جمهوری اسلامی ایران بر می خیزد. این قند شکستن ها برای کدام عروسی است؟ آیا قرار است ترکیه نیز آرام آرام به حیاط خلوت آرمانهای مبارزات بی امان مسلمانان خاورمیانه وارد شده و دهانی شیرین کند؟ یا اینکه میخواهد طرف دیگر پرده این حیاط خلوت را بگیرد و پرده دار شود؟ هر چه هست، با ترکیه لائیک جور در نمی آید. اول از اتحاد اروپا صرف نظر کردن، سپس قهرمان شدت کلام با اسراییلی ها شدن و سپس هم دست مدد برای ایران بستن و جلوی سیاست کلی جهانی ایستادن. نکند آقای اردوغان هم میخواهد روزی به اتکای آن ملت مشت بر دهان دولت و ارتش بزند! و میخ دولت اسلامی دموکراتیک را به زمین بکوبد. و برای آنکه آن روز در دوره فرصت های سیاسی اش باشد یک ریسک بزرگ را بجان خریده است که احساسات تند و ضد یهودی ترک ها را ابزار سازد. آنها که در ترکیه زیسته اند میدانند " یهودی" در ترکیه دشنام است.

در مقاله ای اشاره به جستارهای سیاسی اسراییل نتان یاهو داشتیم. اسراییل گویی میداند از اعراب گیتی پرست بخاری بر نمی خیزد. مصر نیز بهای لازمه را پرداخته است و دیگر این دشمنی را آتش نخواهد زد. میمانند ترکیه و ایران. دور از ذهن نیست که اسراییلی ها از احساسات تند و غیرقابل کنترل ترک ها برای یک ضربه سنگین به سیاست های موفق آقای اردوغان استفاده نماید تا احتمال ریشه دواندن اسلام گراها در ترکیه کمتر شود و به تعویق بیافتد. باید منتظر بود دید جامعه ترکیه و ارتشیان آن کشور چگونه نظاره گر سیاست های دولت خواهند ماند.