مدتی است پیرامون انتخابات مجلس ایران، شاهد مقالات و مصاحبه ها در میدان اینترنت هستم. از چند ماه پیش که خاتمی باز راهکرد هایش را به میدان آورد و گروهی را با آن سرگرم کرد، دیدگاههای پیرامون انتخابات را میتوان با دید جدیدی در گرداگرد شرایط سیاسی ایران برانداز کرد. دلیل اصلی اقدام برای این نوشتار نیز مصاحبه آقای مجتبی واحدی، مشاور کروبی، با تلویزیون بی بی سی است.
آری، از چند ماه پیش نوشته ها و نظرریسی ها در رابطه با انتخابات شروع شد. همه در داخل و خارج می خواستند به ملت بگویند: رای بدهید! رای ندهید! رای مشروط بدهید! رای پس از گرفتن امتیازات بدهید! انتخابات بد است، نه خوب است! هیچ کدام، بلکه انتخابات هدف است! کمپین انتخابات یعنی انتخابات! انتخابات یعنی کمپین اعتراضات و غیره. شیخ خندان، دامه لبخنده، نیز در حالی که دو رهبر اصلی سبزها در حصر کامل هستند به میدان آمد و باز گفت مردم کوتاه نمی آیند! منظورشان بی حرف پس وپیش همین پیش بینی شان در دوازده سال گذشته بود! میبینید، بی آنکه بخواهم متن، متنی است که به شکایه میرود و بد طوری لاستیک سابی سمت راست!؟ نمی دانم، به هر حال فرمان میکشد.
این دوستان انتخابات سنج، اما یکباره ساکت شدند! دیگر نمی نویسند! رفتند سراغ دریاچه ها و بهار عرب ها و چپاول مالی تاریخی! انتخابات گویی حل شده است. یا اینکه من نمی فهمم. البته در این میان بودند عده ای که ره دیگر میزدند. اصلا مسئله شان انتخابات نبود. دیگر این بار را حتی قابل بحث و نقد نمی دانستند. این ها را اما بهتر فهمیدم. پوست کلفتی شان را درک میکردم. آدم عاقل که صد بار در یک جاده گم نمیشود. اگر اروپایی باشد کمتر گم میشود. اگر افریقایی باشد با نقشه آتش درست میکند. اگر خاورمیانه ای باشد، هی، یک ده بیست باری دور میزند. اگر ترک ترکیه باشد، راهش را مدام دارد بهتر میشناسد. اگر از خاور دور باشد از دور دست تکان میدهد که دیدی ما راه را پیدا کردیم!
آری ساکت شدند. تا اینکه یکباره کلمه ای که اصلا نشنیده بودیم و ندیده بودیم و نخوانده بودیم یکباره از دهان مشاور رییس مجلس قانون گذاری جمهوری اسلامی، که احتمالا ناخواسته و مترادف مکتبی آنرا پیدا نکرده بود، پرید بیرون! عین ماهی تازه از آب! آلترناتیو برای جمهوری اسلامی!به خود گفتم: مکتبی اش مرغوب است! انقلابی اش مطلوب است! آلترناتیو برای جمهوری اسلامی و در خارج کشور! بحثی کاملا بکر و دست نخورده، این همان طرح نو است که اقای محمدی و پیک نت به آن حمله ای نخواهند کرد.
اصلاح طلبی در ذات انسانها است. این جمله از دهان آقای مجتبی واحدی بیرون آمد. قبلا شنیده بودم اصلاح طلبی دولتی و یا اصلاح طلبی اصول گرایانه و از این دست! اما اصلاح طلبی ذاتی و فطری نشنیده بودم. اینجا را کم میفهمم اما اینور ماجرا را خوب میفهمم که اصلاحات در جامعه را واحدی منظور دارد چرا که دین که اصلاح نمیشود. و باز متعجبم که چگونه میشود که اصلاحات اجتماعی در ذات انسان متدین و دیندار باشد. زمانی انقلاب ذاتی بود، بعد مبارزه ذاتی شد، سپس پیروی از رهبری ذاتی میشود! بماند!
پس مسلمان انقلابی، تا چندی پیش ایرانی اش، و از بهار به اینطرف عربی اش نیز، بطور ذاتی خواهان اصلاحات است. من پس از تامل، دیدگاه های اقای واحدی اینگونه فهمیدم که: انقلاب اسلامی صورت میگیرد. نظام جمهوری اسلامی بر پا میشود. این نظام دارای انحرافاتی در سطح اداره کشور و انحراف در رفتارهای ما میشود. و سپس بطور ذاتی نیاز به اصلاحات وجود داشته و اکنون به یمن این صفت ذاتی، نظام جمهوری اسلامی باید اصلاح شود.
آقای واحدی گفت: مشروعیت حکومت از بین رفته است و عامل برد در انتخابات، تقلب است پس ما چرا باید در انتخابات شرکت کنیم. وی ادامه داد: اگر شرایط مناسب باشد ما شرکت میکنیم و شرایط مناسب را نظارت بین المللی بر روند انتخابات میدانست. من که نفهمیدم مشروعیت حکومت برای چه از بین رفته است؟ اگر تنها برای تقلب در انتخابات است، پس با عدم تقلب در انتخابات و یا با جلوگیری از تقلب در انتخابات میتوان مشروعیت را به حکومت باز گرداند؟ همچنین دربارهء خامنه ای می شنویم که او با نصب وزیر عزل شده نشان داده است که مجلس فرمایشی است! من نیز میفهمم که حرفهای ضد خامنه ای در ایران طرفدار دارد و دلها را نرم میکند، اما گویی این اولین تقلب انتخاباتی حکومت است یا اولین تجاوز به حقوق مجلس از طرف رهبری حکومت. شاید از دید اصلاح طلبان واقعی اکنون زمان حفظ اسلام و دین و کشور است. سپس آقای واحدی واضح تر و اصولی تر سخن میگوید که از دید آقای کروبی نظام، نه جمهوری است و نه اسلامی. آقای واحدی از طرف خود و اصلاح طلبان و آقای کروبی روشن میگوید که اگر این نظام جمهوری و اسلامی بود مشکلی با آن نبود.
همچنین اقای واحدی میگوید نظام در حال ریزش است و و محاکمه افراد نیز لازم نیست و وحدت ممکن است و نافرمانی مدنی نتیجه میدهد.پس از این طرح مشکل و ارزیابی آن، آقای واحدی صحبت از کنگره ملی به میان می آورد. کنگره ای که نماینده اکثریت مردم باشد و با مردم تماس برقرار نماید. من که خوشحال میشوم بدانم چگونه کنگره مخالف جمهوری اسلامی میتواند به روشی جدید با مردم ایران ارتباط برقرار کند. و مسرور میگردم اگر بدانم چطور این کنگره را آقای محمدی و پیک نت و امثالهم میتوانند کنگره اکثریت مردم ایران بدانند. کنگره ای که نتیجه ائتلاف اکثریت و اقلیت مخالفان جمهوری اسلامی باشد. (همین جا من دارم فکر میکنم امثال ما در کدام دسته بندی غیر از اکثریت و اقلیت میتوانند جای داده شوند تا کنار گذاشته شوند.)
سپس آقای واحدی گفتند اسرائیل و مجادهین شبیه جمهوری اسلامی هستند. من به نقد این دیدگاه در این جا نمی پردازم اما نفهمیدم حماس و فلسطینی ها چه کاری را کرده اند یا نکرده اند که از این دسته بندی بیرون افتاده اند.
من باز هم نمیدانم و در شگفتی ام. پس می نویسم. نه نشد! من نمیدانم، پس شک میکنم، که میدانم، پس من مینویسم.
محسن ذاکری 28 نوامبر 2011