۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

اندرون و بیرون

در حکومت های غیر دموکراتیک و تمامیت خواه مسایل گاهی درون فکنی میشوند، گاهی برون فکنی میشوند و گاهی ترکیبی از هر دو به مردم تلقین میگردد. برون فکنی و درون فکنی یکی دیگر از روش های کهنه و فرسایشی حکومت های تمامیت خواه است که بوسیله آن جایگاه و مرتبه مردم را در تعیین شرایط خود و کشورشان بی اهمیت و ناچیز سازند. امروزه میشنویم فروپاشی شوروی کار امپریالیست هاست و شرایط کوبا و کره شمالی هم ناشی از سیاست سلطه طلبان و همسایگان نابخرد است.

نخست برون فکنی، که با دو چهره در ایران دیده میشود. در این دور تسلسل یافته و توجیه کننده، سران جمهوری اسلامی مدام مشکلات کشور را با بدست گرفتن قیچی برون فکنی آرایش می نمایند. در این آرایشگاه اگر نه هر روز اما دست کم هر هفته میشنویم که مشکلات کشور ناشی از دنیای برون مرزی است. این ادعا میگوید که كشور روز به روز با مدد نیروی آسمانی و زمینی در حال قدرت یافتن است و دارد به یک ابر قدرت حق خواه ترسناک تبدیل میشود. همین ویژگی لشکر مخالفین انقلاب - چرا که ایران قبل از انقلاب هم وجود داشت - را هر روزآشکارتر میکند. روی دیگر این برون فکنی اما دیدنی است. جای جای با آشکار شدن مشکلاتی که آنها را نمیتوان کتمان کرد، اشاره میکنند که در دیگر کشورها- و بویژه ایالات متحده امریکا - هم این مشکلات بطور بدتری وجود دارد. این روش استدلال را از آنجاییکه به مردم یاد داده اند نباید اصول و مبنا های تثبیت شده رژیم را زیر ذره بین از نو شناختن برد، سالهاست زراد خانه تبلیقاتی خود کرده اند. بازتر بگوییم: آنجا که کم می آورند مجاز هستند استناد به مشکلات کشورهای دیگر بنمایند. پس برای توجیه مسایل درونی استناد به شرایط غیر انسانی زندانهای امریکا و یا خیابان خوابهای نیویورک مجاز است. و باز آنجا که استدلال به هزار و چهار صد سال ناب ترین دستورات الهی برش داشته باشد و نظام را یکتا و بی همتا و مکفی نشان دهد، قیچی را بدست گرفته بر سر وروی همه ی مدل های دیگرحمله میبرند. پس هرگز استناد به دموکراسی امریکا مجاز، قابل قبول و لازم نیست.

درون فکنی رژیم در نوع خود، از جنس کاملا دگرگونه ای است که با ذهنیت ایرانیان بیگانه نیست اما برای بسیاری از جهانیان ناشناخته و عجیب است. ندای سربلندی اسلام جمهوری اسلامی در جهان همگام با بد و بیراه و سرزنش دولت های اسلامی بر لبان انقلابیون عین سی سال جاری بوده است. بطور مستقل و با برخورداری از آیین الهی و با حمایت امتی شریف و حاضر و وفادار، سیاست های رژیم یکی بعد از دیگری پیاده میشوند و تازه پس از سی سال احمدی نژادی را میابند که فساد مالی و جهل و نا برابری را از جامعه ی اسلام ناب محمدی ریشه کن نماید. سی سال از زمان شروع آتش فشان خشم ملت های در بند میگذرد و امدادهای الهی ایرانیان را هرگز تنها نگذاشته است اما اسلام جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگر در خطر است. بعبارتی آنچه که در درون کشور روی می دهد مربوط و منحصر به جمهوری اسلامی است و از سنخیت خاصی که جدا از امور این دنیا است وکمینه اینکه ارتباط با عالم بالا دارد . یعنی آنرا نباید و نمیتوان با هیچیک از دیگر کشور ها و حکومت های جهان مقایسه نمود مگر در اکرانی که جمهوری اسلامی برتری و اعجاز خود را به نمایش بگذارد – که امت همیشه حاضر نیز بطور فطری آن را درک و لمس مینماید و با چماق به دیگران آموزش میدهد . كمبود ها و نقص هایی که در جمهوری اسلامی مشاهده میشود نیز مربوط به کسانی است که با این رژیم نیستند، نمی باشد و در حد درک و قضاوت آنان هم نیست. درک نقیصه ها، که ظاهر امور را نشان میدهند، در توان خرد غیر مسلمانان وحتی عامه مردم مسلمان هم نیست و کار خبرگان اسلامی است. تکلیف مردم هم اینجا روشن است. مردم هنوز مست شور انقلابی و غرق شگفتی از دستاوردهای رژیم هستند و این نشان از فهم و اعتلای مردم دارد. بیهوده اندیشی، بیهوده گویی و یاوه سرایی بیش نیست اگر مردم نتایج و دستاوردهای انقلاب و رژیم را مورد پرسش و انتقاد قرار دهند. پس تعجب نکنید اگر توجه و حمایت بیکران و تنش زای سران رژیم از فلسطینی ها و مقتدی صدر حتی شک و جای پرسش را از طرف مردم بر نمی تابد و اینکه چرا از مسلمانان چچن و ارومچی حمایت نمیکنید هم جوابی جز این ندارد که: به تو مربوط نیست ! هر کسی را که به اندرون راه نمیدهند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر