۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

فقدان رهبری برای جنبش سبز / زمان بازگشودن دفتر اعتبار اپوزیسیون خارج از کشور

فقدان رهبری برای جنبش سبز / زمان بازگشودن دفتر اعتبار اپوزیسیون خارج از کشور


بیانیه هفدهم آقای موسوی بیش از هر چیز، باید بیدار باشی برای آنان باشد که زیر تیغ سرکوب گران نیستند و میتوانند با همه جای دنیا در تماس باشند. پس از سالها، هر آنچه در داخل و خارج ایران کشته شده است، تازه ثمر داده است. امروز اپوزیسیون خارج از کشور نمی تواند فقط با همصدایی و صدارسانی و تاکید بر اصول وظیفه سنگین خود را بدوش تظاهرات مردم و کشورهای غربی بیاندازد. بلکه باید قدمی استوار در میدان رهبری جنبش بر دارد.


باید گزینه رهبری کاربردی – نه تنها نمادین – را برای جنبش سبز حیاتی و لازم دانست. مبارزه استبدادی در برابر رژیم بیش از هر زمان دیگری در تاریخ ما نیازمند رهبری کاربردی است چرا که هم دینامیسم تشکیل این جنبش، هم پروسه مبارزاتی آن و هم پیامد های این مبارزه هر روز پیچیده تر و در مواردی ناملموس تر میشوند. تنها همصدایی از سوی اپوزیسیون خارج از کشور قابل قبول نیست. بلکه باید پشتیبانی از جنبش سبز دارای ابعاد وسیع و کاربردی گردد. نیروی اعتراضی همیشه خواست های را در سر دارد. این خواست ها و برنامه های مدنی آن تا چند ماه پیش هنوز وجود داشت. اما دیگر امروز وجود ندارد. بعبارتی خواست ها دگرگون شده است. برنامه مدنی روشنی هم نه بر اساس خواست ها و نه بر اساس نیازها در چشم انداز نیست. جنبش سبز هنوز به اندازه کافی قشر کارگر و کارمند را به دنبال خود ندارد. این امر کاملا با سرشت جنبش سبز همخوانی دارد. جنبشی که هنوز برای کارشناسان، دینامیسم حرکت آن جای سئوال دارد نمیتواند برای طیف های گوناگون مردم راه مبارزه برای خوشبختی را الگو باشد.این جنبش پایگان ملموسی در یک گروه اجتماعی و یا اقتصادی کلان ندارد. تمام تکیه رهبران صوری این جنبش نیز بر وسعت بحران است. اگر اپوزیسیون خارج از کشورهم در انتظار وسعت بحران است، بحران گسترده تر میشود اما رژیم نیز از بحران خوف زیادی ندارد. این رژیم دست پرورده بحران است. اما، این هم از ویژ‌گی های قابل احترام مردم ایران است که حرکت های اجتماعی و بویژه جنبش های آنها دارای پیچیدگی ناشناخته خود است. جنبش سبز جامعه ایران نشان مستقیم از پیچیده شدن جوامع و انسانها در دوران حاضر را دارد. سطح آگاهی و وسعت دید افراد جامعه از هر مسئله اجتماعی، اندازه ی بهره بری از این پیچیده گی را افزایش میدهد. اکنون که بحث روی رهبری برای جنبش است، به همان نسبت جامعه ایران نیاز به رهبری پیچیده تر و همه فن حریف دارد. این بار مردم ایران آماده هستند تا رهبر را در مصاف آزمون بر گزینند. پس این گزینش باید از روی شناخت باشد. این گزاره را چگونه فهمیدیم:

اگر پتانسیل های تشکیل رهبری در خارج از کشور وجود دارد، این پتانسیل نباید وقت کشی کند. نباید منتظر بنشیند تا مردم رهبری را به او پیشنهاد نمایند. باید در درون این پروسه مبارزه توان خود را به ارزیابی بگذارد. هیچکس نمی تواند بگوید مبارزه جنبش سبز تا کی طول میکشد و چه دست آوردهایی خواهد داشت. این افق ناملموس دستاوردهای جنبش سبزموجب شده است که هم مردم و هم حاکمان جمهوری اسلامی در تب و تاب هستند. از این رو زمان به سود جنبش و به زیان رژیم جمهوری اسلامی خواهد گشت اگر امکان شکل گیری هسته های رهبری برای اپوزیسیون خارج از کشور فراهم شود.


جنبش سبز ایران نیاز به رهبری پیچیده و مجرب دارد. ساده تر بگوییم نیاز به شورای رهبری دارد. شورا رهبری که از کارشناسان، گزارشگران و اندیشمندان تشکیل شده باشد و نه از ‌
هم اندیشان. این رهبری باید و میتواند خود را از دیگران جدا سازد یعنی ردای رهبری را به خود برازنده نشان دهد. اما این رهبری بدنبال استیلای قدرت نباید باشد.


پس از سالها، شما گزارشگران مجرب و تیز هوش، شما کارشناسان دنیا دیده و سخت کوش و شما اندیشمندان پخته ودلسوز، بیایید دست به دست هم دهید و در خارج از زندان مرزهای ایران، هم گرد هم آمده، از وظیفه رهبری برای امروز و فردای جنبش ضد استبدادی مردم ایران، استقبال نمایید.


محسن ذاکری سیزدهم دیماه هشتاد و هشت خورشیدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر