کاش من صد ها هزاران بوسه گردم
نقش سبزی بر سر و روی شما.
از شما بر ما روا شد
جان تازه، خون جوشان سیاوش
عزت از دست رفته
آبشاری از امید جاودان.
نوری اندر دخمهء آوارگان.
تا کجا ی درس تاریخ، نامتان سهراب و رامین؟
تا کدامین ضرب بربط، رویتان در زلف شیرین؟
کاش من صدها هزاران بوسه گردم
دستهای شوکت نسل شما را
اشک مهتاب ترنم با چمن، افسانه گردم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر